چون سحر از بوی گل گشت معطر هوااز نفس یار ما داد نشانی صبانه چه سخن باشد این چیست صبا تا کنمنسبت بوی خوشش با نفس یار ماکرد طلوع آفتاب یار درآمد ز خوابروی نگار مراست خسرو انجم گواجان چو شنید از صبا بوی سر زلف اوگفت روان میشود در پی آن آشنادر صور آب و گل جان صفت دوست دیدعشق کهن تازه گشت گرم شد این ماجراجام رها کن در و چشمهٔ خورشید بینزاینه بگذر نگر عکس رخ یار راگر نه زعکس رخش گل اثری یافتنگل زکجا وین همه مایه حسن از کجاقبله هر ملتی هست به سوی دگربا رخ او فارغیم از همه قبلههاتیر چو از چشم او بر دل عاشق رسیدگفت که زخم من است صید مرا خونبهاچشمش اگر میکند میل به سوی
همامنیست مجال سخن عاشق و چون و چرا درگذشت استاد فضل الله اعتمادی ( برنا ) شاعر اصفهانی...
ما را در سایت درگذشت استاد فضل الله اعتمادی ( برنا ) شاعر اصفهانی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : gerdbad91 بازدید : 43 تاريخ : جمعه 8 ارديبهشت 1402 ساعت: 10:02